یادداشت | انگيزهپژوهي استفاده از شبكههاي اجتماعي
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، جريانها و پدیدههای مرتبط با فضای اجتماعی باید به صورت مداوم از طرف نخبگان و تأثیرگذاران رصد شود؛ چرا كه تغييرات اجتماعي در عصر تكنولوژي با سرعت نور اتفاق ميافتد و لحظهاي غفلت از رصد شرايط جديد ميتواند مديران و مسئولان فرهنگي و متصديان امور اجتماعي را از ارائه برنامهاي جامع و كاربردي و يا پياده سازي برنامه هاي موجود ناتوان سازد. خروجي اين رصد در مباحث فرهنگي اجتماعي بايد به صورت سندهايي در آيد كه مقام معظم رهبري(حفظهالله) چندين سال پيش از آن به پيوست فرهنگي ياد كردند.
يكي از مهمترين موضوعات در پيوست نويسي فرهنگي موضوع "انگيزه پژوهي" است. آنچه مسلم است انسان حكيم و عاقل بدون انگيزه به سمت كاري نميرود و اصولا امكان كار بدون انگيزه وجود ندارد چرا كه انگيزه از مقدمات عمل است و تا انگيزه و يا به زبان طلبگي مرجحي نباشد ظهور عمل غير ممكن است.
پیدایش شبکههای اجتماعی و بسترهای نوین ارتباطی یکی از عمدهترین مسائل فرهنگی عصر ماست كه باعث به وجود آمدن زلزلهاي جهانی در نوع ارتباط افراد با یکدیگر شده است.
موضع نگارنده
ابتدا باید بگویم که موضع نگارنده در خصوص شبکههای مجازی و اینترنت موضوع نفی نیست، چرا كه انسان انديشمند و كسي كه فضاي تكنولوژيك امروز را ميشناسد ميداند كه اصولا تکنولوژی كه بر روي امواج سوار است محدوديت بردار نيست و ديگر دوران حصر تكنولوژي به پايان رسيده است. نگارنده اینترنت را چاقوی دو لبهاي میدانند كه بستگي دارد در اختيار چه كسي باشد و با چه انگيزهاي از آن استفاده شود.
انگيزهپژوهي بيش از آنكه نياز به پژوهشهاي كتابخانهاي داشته باشد به تحقيقات ميداني نيازمند است؛ چراكه انگيزه به حوزه عمليات مربوط است و در خصوص مباحث عيني عمليات در كتابخانهها كمتر چيزي يافت ميشود.
انگيزههاي ادعايي
وقتی که با كاربران شبکههای اجتماعي كه امروز بيش از 70% جمعيت ايران را تشكيل ميدهند، صحبت میکنیم آنها انگیزههای متفاوتی را برای استفاده از این شبکهها مطرح میکنند.
مهمترين انگيزه هاي مطرح شده عبارتند از:
- دانشافزايي
گروهي از كاربران دانش افزايي و مطالعه را دليل روي آوري به اين شبكه ها ميدانند، اين افراد كه معمولا ژست فرهيختگي به خود ميگيرند اين شبكهها را با صفحات كتاب مقايسه كرده و آن را ابزاري براي كسب دانش قلمداد ميكنند .
در اينكه آيا اين ابزار قابليت تبديل به بستري براي دانشافزايي دارد يا نه يك بحث جداست كه بايد در جاي خود مورد بحث قرار بگيرد؛ اما اينكه با شرايط موجود در اين شبكه آيا دانشافزايي اتفاق مي افتد يا نه بحثي است كه اكنون به آن ميپردازيم.
براي آنكه بتوانيم اين بررسي را انجام دهيم ابتدا بايد تعريف مناسبي از دانش داشته باشيم.
دانش، مجموعه اطلاعات هدفمند و منسجمي است که با ساختاري منطقي در كنار يكديگر قرار گرفتهاند تا به سوال و يا سوالاتي پاسخ دهد.
اكنون با توجه به اين تعريف مؤلفههاي يك مطالعه دانشافزا را با واقعيت شبكه هاي اجتماعي مقايسه ميكنيم تا مشخص شود آنچه در اين فضا اتفاق ميافتد منتهي به دانش افزايي ميشود يا نه!
يك مطالعه دانشافزا داراي مؤلفههاي زير است:
الف: هدفمندی
يك مطالعه خوب مطالعهاي است كه به صورت هدفمند و براي رسيدن به نقطهاي مشخص انجام ميشود. در چنين مطالعهاي فرد بايد دادههايي را در يك راستا دريافت كند؛ چرا كه دادههاي فرعي او را از مسير دور نموده و امكان رسيدن به نقطه مطلوب را كاهش ميدهد. اكنون اين مؤلفه را با واقعيت مطالعه در شبكههاي اجتماعي مقايسه كنيد؛ استفاده كنندگان از شبكه هاي اجتماعي معمولا در گوشي و يا تبلت خود تعداد زيادي كانال در موضوعات مختلف دارند كه توسط ادمينها به صورت دائم در حال به روزرساني هستند و فرد زماني كه به شبكه اجتماعي خود مراجعه ميكند با انبوهي از اطلاعات رنگارنگ مواجه ميشود كه نه تنها هدفمندي خاصي ندارند بلكه تنوع و تلوّن آنها فضاي ذهني انسان را چنان آشفته ميكند كه ديگر توان هدفمندي مطالعه در خارج از اين فضا را نيز از دست ميدهد.
گاهي ممكن است كانالي مطالبي را به صورت هدفمند منتشر نمايد؛ اما واقعيت اين است كه در مطالب شبكههاي اجتماعي به صورت مجموع ديده ميشود و مراجعه كننده به آن مجموعهاي از كانالها و گروهها را مشاهده ميكند كه حتي اگر يك كانال يا گروه به صورت هدفمند مطالبي را منتشر نمايد باز هم در مجموع هدفمندي اتفاق نخواهد افتاد.
ب: انسجام و ساختار منطقي
مطالبي كه در يك راستا قرار دارند اگر از لحاظ ساختاري انسجام لازم را نداشته باشند نميتوانند به دانشافزايي منتهي شوند. در واقع در دانشافزايي نياز است يك نقطه مجهول به عنوان سوال و يك نقطه پايان به اسم پاسخ و در بين اين دو نقطه بايد يك ساختار منطقي همراه با برهان و استدلال وجود داشته باشد، تا فرد بتواند به نقطه پاياني كه نقطه دانش است برسد. در غير اين صورت حتي اگر اطلاعات موجود همه در يك راستا باشند فقط مانند مصالحي در هم ريخته اند كه نميشود اسم آن را ساختمان گذاشت. نكته قابل توجه اين است كه پژوهشگران و محققان گاه بيش از محتوا به ساختار پژوهش نگاه ميكنند چرا كه محتوا هر اندازه غني باشد اما تا زماني كه ساختار صحيحي نداشته باشد از نظر محققان ارزش خواندن ندارد.
در تطبيق انسجام و ساختار منطقي كه ترسيم شد با واقعيت موجود در شبكه هاي اجتماعي متاسفانه بايد اعتراف كنيم كه اين مؤلفه نيز در مطالب ارائه شده در شبكههاي اجتماعي وجود ندارد و هركاربري با مراجعه به گوشي خود ميتواند اين واقعيت را تاييد کند.
ج: استناد
در دنياي علم و دانش استناد مطلب و استفاده از منابع داراي ارزش علمي يكي از مهمترين موضوعات در پژوهشها و تحقيقهاست و در واقع نوشتهها و بيانات غير مستند از نظر علمي دانش به حساب نميآيند. اين استناد هرچه به منابع دسته اول بيشتر باشد نشان از اتقان و حجيت كلام دارد. محققين در نگاه اوليه به يك مقاله سه چيز را قبل از اصل مقاله مورد توجه قرار ميدهند كه آن سه چيز عبارتند از چكيده، فهرست و منابع و در صورتي كه منابع قابل توجهي براي پژوهش ذكر نشده باشد معمولا براي مطالعه آن نوشته وقت نميگذارند. منابع در واقع هويت نوشتهها هستند و نوشته بدون هويت فاقد ارزش است.
اين مؤلفه مهم نيز در اكثر نوشته ها در شبكه هاي اجتماعي موجود نيست؛ اين شبكهها پر است از مطالبي كه نه گوينده آن مشخص است و نه سند قابل اعتنايي براي آن نقل شده است؛ در موارد زيادي مطلبي را به شخصيتي نسبت ميدهند، اما در آثار او هرچه تورق ميكنيم اين مطلب را نميبينيم و گاهي كلامي از بزرگي را به كسي غير از او نسبت ميدهند مثلا در صفحه شخصي يكي از مشاهير كلامي را به كوروش نسبت داده بودند در حالي كه آن كلام از اميرمومنان(ع) بود. در نوشتههاي مكتوب به دليل آنكه نويسنده و ناشر مشخص هستند ميتوان از آنها مطالبه نمود و اگر كسي مطلب فاقد سند در كتاب يا روزنامه خود بنويسد مورد نقد قرار ميگيرد اما در اين فضا به دليل آنكه ادمينها معمولا مجهولالهويه هستند امكان اعتراض وجود ندارد. عدم استناد صحيح در فضاي شبكه اجتماعي زمينه ترويج بسياري از خرافات و انحرافات را ايجاد كرده است.
يقينا داده هاي پراكندهاي كه نه هدف خاصي را دنبال ميكنند و نه از انسجام و ساختار مناسب و نيز استناد كافي برخوردارند، توان دانشافزايي و نافع بودن را ندارند و صرفا يك سري دادههاي بدون استفاده هستند كه مصداق علم بدون منفعتاند. علم بدون منفعت از چيزهائي است كه در تعقيبات نماز عرصر از آن به خدا پناه برده اند و فرموده اند: اللهمّ انّی اعوذ بک من نفسٍ لاتشبعُ و من قلبٍ لایخشَعُ و من علمٍ لاینفعُ ... خدایا من به تو پناه میبرم از نفسی که سیرابی ندارد، و قلبی که خشوع و خضوع نمییابد و عملی که سودی نمیبخشد.../۹۱۸/ی۷۰۲/س
ادامه دارد...
حجت الاسلام عبدالصالح شمساللهي، نویسنده و پژوهشگر